شيطنتهاي جديد مهدي
به ديوار ناخن ميزنه ... اداي دخترخاله هاش رو در مياره... ميخواد با دايي حسن حرف بزنه حرفايي كه از سركنجكاويه ولي به زبون كودكانه... وقتي خوابش بياد سرم غر ميزنه و ابروهاشو درهم مي كشه... سعي مي كنه حرفها رو تكرار كنه... بازي كردن رو دوست داره اونقدر كه دلم ميخواد بازي كنه تا سيراب بازي هاي كودكانه بشه...با روروئك ميدوه.. براي ابراز علاقه به كسي، سرش رو نزديك شخص ميكنه... و سرش رو به صورتش فرد ميچسبونه وقتي از پنجره اتاق بيرون رو نگاه ميكنه دلش ميخواد بيرون بره... وقتي شب موقع خوابشه اگه براش لالايي بخونم آروم ميخوابه وگرنه اونقدر ناراحتي مي كنه تا براش لالايي بخونم و بخوابه... وقتي يكي سرفه مي كنه فوري تقليد مي كنه... همه چيز رو دوست ...
نویسنده :
مامانی
19:17